دوران جنگ کوروش با ازدیهاک مادی
زمانی که کوروش به پارس پیش پدر و
مادرش فرستاده شده هارپاگ مخفیانه با کوروش در تماس بود و او را بر ضد
اژدیهاک بر می انگیخت و سرانجام کوروش قیام کرد و ازدیهاک سپاهی گران
آماده کرد و فرماندهی آن را به عهده هارپاگ گذاشت و او با سپاهش خود را
تسلیم کوروش کرد و ازدیهاک چون این خبر را شنید در خشم و غضب فرو رفت و
مغهایی که خواب او را تعبیر کرده بودند کشت و پس از آن با لشکری مرکب از
مادیهای پیر و برنا به سوی پارس حرکت کرد و با سپاه کوروش روبه رو شد ولی
در نزدیکیهای پاسارگاد از سپاه کوروش شکست خورد و به اسارت در آمد و در آن
هنگام هارپاگ خود را به ازدهاک رساند و با شعف و شادی گفت این برای من
مایه مسرت است که از مقام شاهی به حال بندگی تنزل کرده ای.ازدیهاک نگاهی
به او کرد و گفت: ای نادان تو این قدر عرضه نداشتی که تاج و تخت ماد را
خودت تصاحب کنی و قوم خودت را دست نشانده پارسیها نکنی اگر لازم بود کسی
دیگر را به جای من بر می گزیدی و می خواستی همین کار را که کردی برای یک
نفر مادی می کردی نه یک پارسی را پادشاه کنی. و کوروش پس از این واقعه
ازدیهاک را با احترام نزد خود نگه داشت و هارپاگ هم گمان می کرد که با
سقوط ازدیهاک و گرفتن انتقام از او بر سر کار آمدن کوروش حکومت ماد را از
کوروش به آسانی می تواند بگیرد و از آن خود کند ولی او در این بار اشتباه
کرد و کوروش را نشناخته بود.
پس از آن کوروش همدان را گرفت و به سال 550 ق.م بر تخت هگمتانه نشست و
هگمتانه را به پایتختی خود برگزید و همه سرزمین ماد را به متصرفات خود
افزود و پس از آن بسیاری از افراد سپاه ماد بنا به توصیه هارپاگ به سپاه
پارس ملحق شد و نیرویی بزرگ و مقتدر به وجود آمد که مایه هراس همسایگان
ایران شد و سپس کوروش به سوی شرق ایران لشکرکشی کر و سرزمینهای آن سامان
تا ماورائ آمو دریا را به تسخیر خود در آورد و کلیه مناطق آن را ضمیمه
کشور خود نمود.
زمانی که کوروش به پارس پیش پدر و
مادرش فرستاده شده هارپاگ مخفیانه با کوروش در تماس بود و او را بر ضد
اژدیهاک بر می انگیخت و سرانجام کوروش قیام کرد و ازدیهاک سپاهی گران
آماده کرد و فرماندهی آن را به عهده هارپاگ گذاشت و او با سپاهش خود را
تسلیم کوروش کرد و ازدیهاک چون این خبر را شنید در خشم و غضب فرو رفت و
مغهایی که خواب او را تعبیر کرده بودند کشت و پس از آن با لشکری مرکب از
مادیهای پیر و برنا به سوی پارس حرکت کرد و با سپاه کوروش روبه رو شد ولی
در نزدیکیهای پاسارگاد از سپاه کوروش شکست خورد و به اسارت در آمد و در آن
هنگام هارپاگ خود را به ازدهاک رساند و با شعف و شادی گفت این برای من
مایه مسرت است که از مقام شاهی به حال بندگی تنزل کرده ای.ازدیهاک نگاهی
به او کرد و گفت: ای نادان تو این قدر عرضه نداشتی که تاج و تخت ماد را
خودت تصاحب کنی و قوم خودت را دست نشانده پارسیها نکنی اگر لازم بود کسی
دیگر را به جای من بر می گزیدی و می خواستی همین کار را که کردی برای یک
نفر مادی می کردی نه یک پارسی را پادشاه کنی. و کوروش پس از این واقعه
ازدیهاک را با احترام نزد خود نگه داشت و هارپاگ هم گمان می کرد که با
سقوط ازدیهاک و گرفتن انتقام از او بر سر کار آمدن کوروش حکومت ماد را از
کوروش به آسانی می تواند بگیرد و از آن خود کند ولی او در این بار اشتباه
کرد و کوروش را نشناخته بود.
پس از آن کوروش همدان را گرفت و به سال 550 ق.م بر تخت هگمتانه نشست و
هگمتانه را به پایتختی خود برگزید و همه سرزمین ماد را به متصرفات خود
افزود و پس از آن بسیاری از افراد سپاه ماد بنا به توصیه هارپاگ به سپاه
پارس ملحق شد و نیرویی بزرگ و مقتدر به وجود آمد که مایه هراس همسایگان
ایران شد و سپس کوروش به سوی شرق ایران لشکرکشی کر و سرزمینهای آن سامان
تا ماورائ آمو دریا را به تسخیر خود در آورد و کلیه مناطق آن را ضمیمه
کشور خود نمود.
No comments:
Post a Comment