تاجگذاری کوروش در بابل
گزنفون مورخ وسردار یونانی مراسم تاجگذاری کوروش را یادداشت کرده و اینک خلاصه آن را در اینجا می آوریم :
کوروش یک روز پیش از مراسم تاجگذاری در بابل, جامه های مادی میان افسران
خود تقسیم کرد,فردای آن روز پیش از برآمدن خورشید همه چیز آماده بود, از
هر طرف راهی که کوروش و همراهانش می بایستی بگذرند سربازان به حالت آماده
باش ایستاده بودند و در پشت این دیواری که از سربازان تشکیل شده بود, مردم
بابل به تماشا ایستاده بودند, و در برابر درهای کاخ شاهی در حدود چهار
هزار سرباز گارد شاهی ایستاده بودند و در هر سوی درها دو هزار نفر قرار
داشتند.
پارسان در طرف راست راه شاهی و متحدان کوروش در طرف چپ قرار گرفته بودند,
ارابه های جنگی هم نیمی در یک طرف و نیم دیگر در سوی دیگر قرار داشتند.
همین که در بزرگ کاخ بابل باز شد, انبوه جمعیت ورزگاوهای زیبایی را دیدند
که چهار به چهار ردیف شده بودند, این گاوها را می بردند تا برای خدای بزرگ
و ایزدان دیگری که کاهنان معین کرده بودند قربانی کنند.
گردونه ای ظاهر شد که بند زرینی داشت و اسبان سفید آن را می کشیدند, این
گردونه گویا متعلق به خداوند بزرگ بعل مردوک بود و در پی آن گردون میترا
پیش می رفت که به اسبهای سفیدی بسته شده بود و مانند گردونه پیشین با
نوارهای زرین تزیین شده بود و در پی این گردونه, گردونه دیگری بود که بر
روی اسبهای آن پوشش ارغوانی افکنده بودند و پس از آن آتشدان بزرگی را که
در آتش مقدس در آن شعل می کشید پیش می بردند سپس خود کوروش نمودار شد که
بر روی گردونه خویش باشکوه و جلال تمام ایستاده بود بر سرش تاجی از دیهیمی
دور آن را فرگرفته بود, این دیهیم را خویشاوندان نزدیک شاه نیز بر سر می
گذاشتند, کوروش لباسی ارغوانی به تن داشت که در میان آن نوار سفیدی دوخته
شده بود و این نوار سفید را با همین آرایش تنها او حق داشت به کاربرد,
شلواری به رنگ ارغوانی برپا داشت و شنل آستین داری به رنگ ارغوانی پوشیده
پوشیده بود و دستهایش از آستین بیرون بود,همین که مردم کوروش را دیدند از
شکوه و جلال و زیبایی او خیره شدند و تعظیم کردند, کوروش زیبا بود و طبیعت
چهره ای چنان درخشان به وی بخشیده بود که همه زیبایی او را می ستودند و پس
از اینکه گردونه کوروش از کاخ خارج شد, چهار هزار سرباز جاویدان پیشاپیش
او به راه افتادند و در هر سوی گردونه نیز دو هزار نفر قرار گرفتند و در
حدود سیصد نفر بزرگان و همراهان او با شکوه و تجمل ویژه مسلح به زوبین و
سوار بر اسب در پی او می رفتندو جمعیت بسیاری این گروه را همراهی می کردند
و از هر سوی عریضه می دادند و کوروش به شاطران شاهی دستور داده بود که
نامه ها را بگیرند تا رسیدگی شود.
__________________
No comments:
Post a Comment